خـنــده ی دریــا
یک شهــر پُــر کرشـمـه و زریــن نـقـابـهـا
باجام هــای وعــده ی رنگـیــن حـبابـهــا
ما را بـه سوی چشـمه ی جاری نمی برنــد
پاهــای مانــده در ره دیــریــن سرابــهــــا
گاهـی نـقــاب تازه فــرا خوان کهنگی ست
کـو هــمــتـی کـه پـس بــزنـیـم این نقاب ها
تا کــی درون بــرکـه ی عــادت حـبا ب وار
غا فل ز رود جاری ومانوس خواب ها
رقصنده موج های ریا با لوای عشق!!
پوشانده راه چشمه و زاید سراب هــا
آتـش گـرفــتـه جــان جهـان از تب دروغ
دلــهـا اسیـــر شعـــله ی این پــیـچ و تاب ها
عمری به جلوه های فریبنده خفته ایم
درسایه سار وعده ی عالی جناب ها
ای قـطـره سوی رود سفــر کن که بشکـفـنـد
نیــلــو فــرانــه خـــنـــده ی دریــا و آبــهـــا
a
ای قـطـره سوی رود سفــر کن که بشکـفـنـد
نیــلــو فــرانــه خـــنـــده ی دریــا و آبــهـــا
درود رقص قلمت تان تماشایی ست شاعر
سبز و نویسا باشید
درود بر لیلای ..
سپاس ازلطف شما
سلام دوست گرامی
غزل زیبای شما شعف زا و در عین حال دردافزا بود با اجازه در وبلاگ خودم گذاشتم
اگر اشکال دارد بفرمایید بر می دارم
درود بر استاد فرهیخته جناب آقای دکتر شیخ الاسلامی
سپاسگزارم و ارج مینهم لطف وبزرگواری شمارا ، برای من موجب خوشبختی ست که فرهیختگانی چون حضرت عالی به
به شعر من به چشم خریدار بنگرند.
برای شما دوست عزیزو بزرکوار آرزوی سعادت وسلامتی و دلشادی دارم.
سلام
اهل چمن، مشتاق دیدار شما هستند. [گل][لبخند]
«چمنستان» ارگان مرکزی حزب ما!
با پست: «سِــــــحر آغا کلان».
یا درود به شما دوست عزیز وسپاس از حضورتان
با سلام
وبلاگم بروز شد
باافتخار دعوتید[گل]