قومی که خرد را ز کف خویش گرفتند
آوای فریبنده کم و بیش گرفتند
پیشینه و فرهنگِ پر از گوهر خود را
با وعده ی پوچی ز کفِ خویش گرفتند
سنگی که تحجّر به تقدّس زند از جهل
مردم به سر خود سپر از «دیش» گرفتند!
با غمزه و اشکال خفن داد دل خویش
از قوم ریا پیشه و از ریش گرفتند
یک عده همه گرگ شدند از تب قدرت
اولاد بشر را همه چون میش گرفتند
چوپانی هر گله به خود فرض شمردند
گر معترضی یافت شدآتیش گرفتند
سلام
خواندمت مهربان
ذرودو سپاس
بزرگوار شادو سلامت باشی