صدای شاعر دوران سخن سرای وطن
حماسه پرور عاشق ،امیر ملک سخن
چراغ روشن فرهنگ ناب ایرانی
هماره از قلمت می هراسد اهریمن
سترگ مرد هنر آفرین عرصه ی عشق
تمام هستی ونامت نثار نام وطن
چه زود بذر جدایی فشاتدی و رفتی
هنوز ما نرسیدیم به وادی ی «ا یمن
هنوز گنج گهر واژه های فردوسی
ز دستبرد حوادث نکرده ای ایمن
هزار نکته ی نغزت میان دفتر ها
در آنتظار تو اند ای یگانه ی دورا ن
وفا« ز هجر رخت سینه شعله زار غم است
همیشه آتش سـوزان تــنــور سینه ی من