ای شور خفته در دل رندان ،بیا برقص
دلها مــقــیـم گوشه ی زندان ،بـیا برقص
دیگر نه رستمی و نه شیری در این دیار
ای «آرزوی »کهنه ی رندان ،بیا برقص
شکر خدا که نیست در این دوره دیو و دد!
شیطان چو ما به صورت انسان بیا برقص
ابـلـیـــس ،دل ز آدم خـاکــــی ربــــوده است
همرنگ و هم دل آدم و شیطان، بیا برقـص
رقــصی دوباره بــایــد و آغـــاز تـــازه ای
ای شور و شوق نعره ی مستان بیا برقــص
فرزند شیــر و رستــم دستـان به خواب نــاز
روبــاه مکــر کهــنه به مــیدان بیـا بـرقـــص