خداي من،ذات هستي بخش بمان با من
در گرگ ومیش حادثه گم شد پگاهِ ما شیطان نشست
چو اسب معرفت را هی نمودم همه دشت جنون را
تكامل چار عنصر ساز و كار شور هستي مي كنند
بوي بهار ز خشك شاخه بر آمد جوانه ما خوابيم
روزگار خدائي خــدايــي روزگـاري داشــت روزي با خدا آد م