در گرگ و میش حادثه گم شد پگاه ما
شیطان نشست جای خدا در نگاه ما
از خویش خود جداو خدارا ب جستجوی
کژ راهه، راست کی شود از اشک وآه ما
ابلیس گونه باغ هوس را قدم زدیم
نظم جهان و رسم طبیعت به هم زدیم
افسونِ ذهنِ مکرو فسون کار خود شدیم
هرنیک وبد به دفتر عالم قلم زدیم
سنگین دلانه کشتنِ موجود زنده را
با نام دین و عشق و شفاعت رقم زدیم
شیطان زراه ذائقه مارا فریب داد
برخود ستم نموده و از عشق دم زدیم…