جام تَرَک خورده
بر خیز و به خود بنگر ای زنده ی دل
بر خیز و به خود بنگر ای زنده ی دل
اهــورا مــردمــی آزاده بـــود یــــم بــه جـانـبــازی هــمه آماده بود
اهل دردم وارث زخمی هزاران ساله ام می شکوفد دم
مـا م ایران،دیروز، امروز دل پــر از د رد
كبو تران قلم مـــريــد ســاده دل و چشم بستـــه
عقرب مکر به هر خانه خزید از دو سه جا