بهاریّه
آمد بهار تازه چو گل خنده کن عزیز لبخند عاشقانه پراکنده کن عزیز سرشار مهرو عاطفه،لبریز رویشی دل را به
آمد بهار تازه چو گل خنده کن عزیز لبخند عاشقانه پراکنده کن عزیز سرشار مهرو عاطفه،لبریز رویشی دل را به
هشتم مار س روز جهانی زن ************ زن درخشد گر به فضل و علم وعشق کی امامت
مـا م ایران،دیروز، امروز دل پــر از د رد است و خـنـدانـم نمی دانم چرا خــنــده بازار است و
خر خوش بخت!!! خـــري كه بيــن خــران بخـــت محترم دارد بـــه سبــزه زار صــفــا ســور دم به دم دارد به
صدای شاعر دوران سخن سرای وطن حماسه پرور عاشق ،امیر ملک سخن چراغ روشن فرهنگ ناب ایرانی هماره از
ای شور همدلانه ای رسم آریایی یلدای عشق و الفت ای آیت خدایی هر تار گیسوانت راهی به سوی نور
كبو تران قلم مـــريــد ســاده دل و چشم بستـــه مي خواهد «كسيـــكــه اّيــيـنه ها را شكسته مي
عقرب مکر به هر خانه خزید از دو سه جا تا که هر صاحب اندیشه گزید از دو سه جا
قومی که خرد را ز کف خویش گرفتند آوای فریبنده کم و بیش گرفتند پیشینه و فرهنگِ پر از گوهر
گفتی «بگم،بگم»که اضافی شدی تو هم! مضمون طنز و قافیه بافی شدی تو هــم از بس که نظـم و نثـر
خـنــده ی دریــا یک شهــر پُــر کرشـمـه و زریــن نـقـابـهـا باجام هــای وعــده ی رنگـیــن حـبابـهــا ما را بـه سوی
گمان نقشینه ی فکر بکر عالم شده اند باسبحه ووردو ذکر کم کم شده اند عالم به سرا پرده
آمد بهار تازه كه دستي دآوريم سر سبزو شاد تازه گلي ديگر آوريم داروي درد كهنه ي ما مهرو همدلي
بهشت هر فرقه ي خوش بيان چه زيبا و چه زشت در مسجد وديرو دركليسا و كنشت
زيـبا تـريـن حضـور اي عـشق بي كـرانه ي سيـال و جــاودان خورشيد راه و هــمــدل و همراز عاشقان هــر ذرّه
خــــرّم آن كس كه به دل منزل جاويد نمود راه خود را به سرا پرده ي معبود گشود بذر عشقي
كشكول به كشكول پي لبخند! طنزي كه برقصد ز پي اش فكر بشر كو آن معجز ديرينه ي فرخنده ا
تكامل چار عنصر ساز و كار شور هستي مي كنند هر يكي كامل ولي با جمع مستي مي كنند آب
بوي بهار ز خشك شاخه بر آمد جوانه ما خوابيم براي ديدن روياي كهنه بيتابيم رسيد بوي بهار و پيام